بت تازی

شعر و دلنوشت

بت تازی

شعر و دلنوشت

بت تازی

بوی سیب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سعدی» ثبت شده است

هر که دلارام دید از دلش آرام رفت
چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت

یاد تو می رفت و ما عاشق و بیدل بدیم
پرده برانداختی ، کار به اتمام رفت

گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی
حاصل عمر آن دم است باقی ایام رفت

ما قدم از سر کنیم در طلب دوستان
راه به جایی نبرد هر که به اقدام رفت

سعدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۴۹
میمصاد